تشدید اوضاع ناگورنی قره باغ در تابستان سال جاری با اوج گیری عملیات سرکوب گرانه در مناطق جنوب شرقی اوکراین مصادف شد که همین امر نشان دهنده شباهت دو سناریو است که در یک مرکز در آن سوی آتلانتیک کارگردانی شده است.

در تابستان سال ۲۰۱۴ در ناگورنی قره باغ مهمترین مواد تخلف از آتش بس طی ده سال اخیر مشاهده شد. مذاکرات درباره حل و فصل این مناقشه در چارچوب گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا با مشارکت روسیه، ایالات متحده و فرانسه برگزار می شود. در حال حاضر طرفین بر اساس به اصطلاح پیشنهادهای مادرید کار می کنند که رؤسای گروه در نوامبر سال ۲۰۰۷ ارائه دادند.

«جیمز وارلیک» دیپلمات معروف آمریکایی که رئیس بخش آمریکایی گروه است، چندی پیش طرح حل و فصل مناقشه ناگورنی قره باغ را پیشنهاد کرد. یکی از پیشنهادهای وی مبنی بر استقرار نیروهای حافظ صلح توسط بعضی سیاستمداران به عنوان کاری تحریک آمیز در این منطقه انفجاری تلقی شد. کارشناسان بر این اعتقاد هستند که باید با عنایت به ویژگی های منطقه و آگاهی عمیق به اوضاع قفقاز ولی بدون «حمله اسب سواران» مسأله ناگورنی قره باغ را حل و فصل کرد.

از این نظر ملاقات «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه با رهبران آذربایجان و ارمنستان در سوچی اهمیت زیادی داشت که یک بار دیگر نشان دهنده سطح بالای روابط اعتماد آمیز پوتین با همتایان آذربایجانی و ارمنی وی شد. ملاقات سوچی نشان داد که مسایل حاد سیاست خارجی جاری باید با توجه به یک سری مسایل اعم از آگاهی به تاریخ این منطقه پیچیده تا درک سرشت مناقشه قره باغ حل شوند. ملاقات سران سه کشور در سوچی نشان داد که با وجود پیچیده و دراماتیک بودن مناقشه ناگورنی قره باغ راه حل های واقعی آن وجود دارد. با میانجی گری رئیس جمهور روسیه از درگیری های مسلحانه در ناگورنی قره باغ جلوگیری به عمل آمد.

در این جو مثبت بعضی نیروهای با نفوذ ایالات متحده و برخی کشورهای اروپای غربی به تحریک مناقشه بین دو همسایه متمایل هستند. با توجه به ویژگی های روان شناختی قومی این دو ملت، این مناقشه می تواند از مناقشه اوکراینی خونین تر شود. ناتو هم روغن بر آتش ریخته و در اجلاس اخیر خود در ولز اعلام کرد که «از حقوق جمهوری های شوروی سابق دفاع خواهد کرد».

ماهیت اولویت های سیاست خارجی ضعیف ترین رئیس جمهور آمریکا در تاریخ نوین، در پیام ۱۰ سپتامبر باراک اوباما خطاب به مردم آمریکا آشکار شد که او در این سخنرانی «رهبری آمریکایی را تنها عامل ثبات جهان بی ثبات» خواند. در حال حاضر نسل جدید ساکنان کاخ سفید، مجریان اساسی راهبردی باراک اوباما در زمینه سیاست خارجی و به خصوص در فضای شوروی سابق هستند. برخورد «ویژه» آنها با روسیه با محافظه کاران جدید تفاوت چندانی ندارد. آنها از نظر بی تفاوتی به سرنوشت مردمی که بر اثر مناقشات منطقه ای که واشنگتن تحریک کرد، آسیب می بینند، حتی دست روسیه ستیزان معروف نظیر جان مک کین را از پشت بسته اند. برای آنها سوریه، اوکراین و ناگورنی قره باغ با هم فرقی نمی کنند.

شماری از شخصیت های جدید در محافل حاکم بر آمریکا در تأمین برتری جهانی آمریکا شرکت می کنند. یکی از آنها ویکتوریا نولاند، معاون وزیر خارجه امریکاست که در میدان کی یف بیسکویت توزیع میکرد و در گفتگوی نسبتاً تند تلفنی با سفیر آمریکا در کی یف، رئیس جمهور آینده این کشور را «انتخاب کرد». سامانتا پاور، سفیر آمریکا در سازمان ملل در جلسات شورای امنیت استدلال های روسیه در مورد اوکراین و دیدگاه متفاوت با دیدگاه واشنگتن را نمی شنود. مشاوران کلیدی باراک اوباما مانند دن پفایفر، تونی بلینکن و بن رودز هم شایان ذکر هستند که نظرات آنان کمتر در رسانههای گروهی منعکس می شوند.

شاهین های جدیدی که همراه با باراک اوباما وارد کاخ سفید شدند از همان ابتدا برای تضعیف سیاست خارجی فدراسیون روسیه تلاش می نمودند و سعی می کردند در منطقه منافع حیاتی روسیه به مسکو ضربه وارد کنند.

بدیهی است که آمریکایی ها در قفقاز و ناگورنی قره باغ منافع اقتصادی خود را دنبال می کنند. آنها همانند بسیاری از مناقشات سال های اخیر، سعی می کنند به منابع انرژی دست یابند. بدیهی است که وقتی چنین اهدافی مطرح می شوند، کسی به فکر سرنوشت مردم عادی نیست. حوادث متعدد دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، برنده جایزه صلح نوبل، در مناطق گوناگونی که آنجا دست واشنگتن ظاهر شد، این واقعیت را به اثبات رسانده است. باراک اوباما در سال های اخیر سعی کرد در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و اوکراین صلح و ثبات برقرار کند ولی به جای آن سیلاب خون ریخته شد و فجایع انسانی بروز کردند. کاخ سفید مرگ هزارارن نفر را به عنوان  آمار و نه فاجعه تلقی می کند. هر چیزی که باراک اوباما بدان دست می زند به زور گویی تبدیل شده و باعث تلفات سنگین انسانی گردد. علاوه بر آن، آمریکایی ها به شدت نگران نزدیکی روابط روسیه با کشورهای فضای شوروی سابق هستند که جدیداً پدید آمده است. تمایل ارمنستان به عضویت در اتحادیه گمرکی هم باب طبع واشنگتن نیست.

مخالفان در جمهوری های شوروی سابق سعی می کنند مقامات کشور خود را تحت فشار قرار دهند و می خواهند که حکومت به «همسایه متجاوز» گذشت نکند. نبرد لفظی بین ارمنی ها و آذربایجانی ها در ایالات متحده هم جریان دارد. آنها همدیگر را به تجاوز متهم می کنند که این امر مانع از برقراری صلح با استفاده از «امکانات آمریکا» می شود.

تجربه اسفناک میدان کی یف نه تنها برای اوکراینی ها بلکه برای انسان های هوشیار جهان آموزنده است و نشان می دهد که بی نظمی می تواند مانند بهمن، یک کشور و حتی یک منطقه تمام را زیر بگیرد و تکرار آن در قفقاز می تواند به فاجعه واقعی تبدیل شود.

 

نویسنده: ماکسیم ماکاریچف

منبع: روزنامه روسیسکایا گازتا

 

منبع: سایت www.iras.ir